http://SheidayeEsfahani.ParsiBlog.com | ||
آنکس راکه از دهانش نغمه هایی دلپذیر بر می آید با دیدهستایش بنگرید ودوستش بدارید زیرا دل شاعر گا هواره است که جهان آفرینش در آن خواب میرود کابریلای میسترال
با دیدگان فرو بسته لب بر جام زندگی نهاد ه ایم واشک سوزان برکناره زرین آن فرو میریزیماما روزی میرسدکه دست مرگنقاب ازدیدگان ما بر میداردو هر آنچهرا کهدر زندگی مورد علاقه ما بودهاز ما میگیردفقط آن وقت استکه می فهمیم که جام زندگی از اول خالی بوده وما از روز نخست از این جام جز با ده خالی ننو شیده ایم لرمانتو ف روسی
ای برادررفتن به جا ها یی که همه میروند بر تولازم است در هر نفسی که بخارج میفر ستی از عمر تواست که میروداو مثل دستبند الماسی درخشان که در دست تو جلب توجه میکند وبال وپر میگشا ید وچون از دست بشر خلاص شودبدون ترس و وا همه در آبهای بیکران فرو می رود ای برا در دربهای گشو ده و را ههای بسته باز است واین فقط توهستیبا ید به جایی بروی که همه میروندپس ای برا در خود رابرای جمع آوری ثروت حریص مکنزیرا عمر دو روز است ودنیا فا نی است هیچگونه ارزشی ندا رد تا گور
من نه تا کستا نها ونه گلزار ها را میخواهم نه اسبان تند تند رو وچابک ونه کشتیها را ای خدا روح مرا از منمگیر من انسانی کنجکا وم میخوا هم سر انجام این با زی را بدانم ادبیات تر کیه
دلها ی دردمندی هست که بظاهر همچون سنگهای گورستانی برید ه رنگ وخاموش است امادر هر یک دریاییاز اشک موج میزند پشتهایی خمیده که بظاهر نشان نمید هنداما درنهاندر زیر بار گرانغم ورنجی که از صخره های عظیم سنگین تر استدوتا شد هاستدستها یی به ظا هر آرام اما در با طن به برگهای زرد شده وفرو افتا ده میما ندکه در کو ی ها پشت در خا نه ها بر زمین ریخته اندوچشمها یی که در پس آن غمی سخت نهفته است بیچا رگانی که دلی پر از گذشت ومحبت دا رنداما روزی نیست که زندگانی پیش از پیش آنان را آما ج تیر های بلا نکندوهر روز باری گرانتر بر بارشان نگذارد امیل ورهارل شاعر بلژیکی [ شنبه 89/3/29 ] [ 7:38 صبح ] [ صدیقه اژه ای ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |